اطلاع رسانی و معرفی چشم انداز های محیط زیست و منابع طبیعی فریمان
 

خبر جغرافیایی

استاد بزرگ جغرافیا دکتر محمّدحسین پاپلی یزدی(زاده ۱۳۲۷، یزد) جغرافیدان، محقق و نویسنده ایرانی در معیت خانم دکتر استاد فاطمه وثوق پژوهشگر و نویسنده ؛ جغرافیدان ؛ از جاذبه های گردشگری شهر فریمان(کاروانسرای تاریخی و ...) بازدید نمودند
نشست هم افزایی با حضور پر افتخار ایشان و مهندس باغدار با اعضای شورای اسلامی شهر فریمان و شهردار ارجمند ؛ از دیگر برنامه های ایشان محسوب می گردد.

جشن تولد زاغی


�جشن تولد زاغی �
نوشته: حسن صادقی یونسی ۱۴۰۴

�نمای از سه درخت کاج در هم تنیده�
و حضور دو زاغی(اوراسیا) که در تدارک جشن تولد هستند.
🌟زاغی پدر:(با خودش آهنگی را زمزمه می کند).بهترین روز تابستان است؛و من خیلی خوشحالم هستم
🌟زاغی مادر: (با عجله در حال چیدن چند بشقاب) روی کیک تصویر یک قلب را طراحی کردم(به قلب اش اشاره می کند)
🌟زاغی پدر: باید از این سه کاج ممنون باشیم
مثل همیشه این مکان را آنها به ما دادند
زاغی مادر: درخت کاج (نام علمی: Pinus) گونه‌ای درخت از دسته مخروطیان، بدون خزان و همیشه‌سبز است(می خندد) آسمان خراش زاغی های شادی مثل ما
(صدای درب) و سپس بلبل وارد می شود
🌟بلبل: سلام صاحب خانه مهمان نمی خواهید؟
🔅زاغی پدر: مهمان حبیب خداست(استقبال گرم از بلبل)
🔅بلبل :(شعری می خواند)
زاغکی روی درختی لانه داشت
هر چه می دزدید آن جا می گذاشت
عصر یک روز بهاری از قضا
داشت مهمان ،بلبلی بس خوش صدا
🌟زاغی مادر: (تشویق می کند) خوب ؛ خوب
🔅بلبل:گفت بلبل سرگذشت خویش را
روزهای سخت و پر تشویش را
بس کتک ها خورده بود از بچه ها
خورده بود از ناکسان بازیچه ها
یاد ایام قفس افتاده بود
روز هایی که از نفس افتاده بود
داستانِ باز را تعریف کرد
ماجرا را جملگی تصنیف کرد
زاغ گفتا ای رفیق خوش صدا
من ندارم آشنایی با جفا
دام در عمرم ندیدم ای رفیق
با قفس قهرم من از عهد عتیق
چون نباشد هیچ کس خواهان من
کس ندیده ناله و افغان من
از صدایم گوشها نالیده اند
چشمها از من بدیها دیده اند
گر که آزادی بخواهی همچو من
در امان باشد تو را هم جان و تن
باید از آواز شویی دست را
تا شوی فارغ تو بند و بست را
گفت بلبل این هنر جانِ من است
زان که جان می گردد از آواز مست
🔅زاغی پدر: شاعرش فکر کنم علیرضا محمودی است(تشویق مجدد)
🔅بلبل:گر بمیرم در قفس ز آن بهتر است
زیستن را گر که باشم دون و پست
🔅زاغی مادر : ممنون از قبول دعوت و حضور سبزتان اما من فکر می کنم باید پاسخ شعر تان را بدهم
🔅بلبل: (می نشیند) صبر کنید دوستمان جناب بوف(جغد) هم بیایند
🔅بوف: سلام ...سلام به همگی(می نشیند)
🔅زاغی پدر: سلام جناب بوف ...خوش آمدید
🔅زاغی مادر: از ویژگی های تمثیل، آن است که از آن به عنوان ابزاری بسیار کارآمد برای تدریس اندیشه های عرفانی و تعلیمی استفاده می شود. داستان (زاغ و بلبل) سنایی تمثیلی زیبا است که بیان می کند در روم (بلبل و زاغی )در یک باغ با هم ، هم آشیانه بودند. زاغ ناراحت بود در درون خود بود و باخود می اندیشید چون جای او باغ نیست، اما بلبل شاد و خوشحال در باغ بال می زد و داستان هایی عشقانه را با خود می گفت . به زاغ طعنه می زد که من خوش صدا هستم و تو زشت هستی اما من زیبا هستم. زاغ به خاطر حرف او ناراحت شد و از آنجا رفت، بلبل با شادی جایش نشست. زاغ ناراحت و بلبل شاد بود ، کودکی از آنجا رد می شد و دام و تله ای می نهاد . هر دو (زاغ و بلبل) به طمع دانه در آن دام افتادند . زاغ به بلبل گفت : ای بلبل آخر تو از چهچه زدن ساکت شدی، در این راه چه بلبل و چه زاغ تفاوتی ندارد ،و برای فلک مشعل و چراغ تفاوتی ندارد.
🔅بلبل: به به ؛ چیزی که عوض دارد گلایه ندارد.
🌟بوف:
اسطوره� ها با زبانی پیچیده و رازآمیز با انسان سخن می�گویند و مفاهیمی عمیق و رازناک را با زبان خاص خود، نماد، بیان می� کنند.
🔅بلبل : بیشتر توضیح بدهید
🌟بوف :( اشاره می کند صبور باشید) نمادها علاوه بر بیان مفاهیمی ژرف که کشف آن�ها به شناخت بیش�تر بشر از خود مدد می� رساند، اغلب نشان‌دهنده� ی تضادها و پیوندها در دنیای اساطیری، افسانه� ها، قصه� ها و حماسه� ها هستند. در برخی از اسطوره�ها، تضاد و تقابل خیر و شر، روشنی و تاریکی، زمین و آسمان، باران و خشکی، خورشید و ماه و... به گونه�ای نمادین، مانند جنگ خدایان و اهریمنان، زاغ و بوف، مار و پرنده، قهرمان و اژدها و... نمایان می� شود. تقابل روشنی و تاریکی نمونه� ای از این تضادهاست که از اصول بنیادین فرهنگ ایران باستان نیز به شمار می� رود.در باب �بوف و زاغ� کلیله و دمنه نیز خویشکاری بوف و زاغ را می�توان بر اساس تقابل روز و شب بررسی کرد. با توجه به داد و ستدهای فراوان فرهنگی ایران و هند به ویژه در حوزه� ی اساطیر، بوف (به خودش اشاره می کند )می� تواند نماد شب، تاریکی و ماه، و زاغ(به زاغ اشاره می کند) نماد روز، روشنایی و خورشید باشد و حکایت پیروزی زاغان بر بوف ، غلبه� ی مهرپرستی را بر ماه‌پرستی، نشان دهد.
🔅بلبل: ای وای دو واحد زبان و ادبیات فارسی بود

🌟زاغی مادر:(با یک تبسم)

چوگل خیمه زن گشت در صحن باغ
بر بلبل آمد پی مژده زاغ

بگفتمش بده مژده گل آمده
گه عشرت وعیش ومل آمده

نگفتم چنین بی قراری مکن
نگفتم شب و روز زاری مکن

نگفتم شود بدر روزی هلال
نگفتم پس از هجر باشد وصال

نگفتم که درد تو درمان شود
نگفتم که گل زیب بستان شود

نگفتم شب هجر گردد سحر
مکش آه و افغان چنین از جگر

نگفتم که با غم بسوز و بساز
که گردد به رویت در عیش باز

کنون دیدی آمد گل اندر چمن
کن اینک برون از دل وجان محن

بیا در چمن در بر گل نشین
بیا دلبر نازنین را ببین

بر گل نشین و به عشرت بکوش
ز جام طرب باده عیش نوش

خوش آن دم که یاری به یاری رسد
به مقصود امیدواری رسد

🔅روباه: ( درب می زند) ؛ کیک را بیاورید
سلام سلام به همگی ....من باید بروم
گربه نره منتظره... رفیقم منتظره!!
🔅بلبل: ماشاالله؛ هنوز نیامده می خواهی بروی؛ گربه نره منتظره؟!!
🔅بوف: آقا روباهه؟!! ؛ روی درخت‌های کاج سرت گیج نرود
🔅کلاغ پیر: وارد می شود(کلاهش را بر می دارد) درود بر همه حضار... من یک کلاغ رو سیاهم... زمانی هرجا نگاه می کرد کلاغ ها بودند...اما الان در تصرف زاغی و دوستان و فامیل اش است...(آهی می کشد)
🔅زاغی پدر: خوش آمدی کلاغ جان
🔅کلاغ پیر: وظیفه است
روباه:(به همه اشاره می کند ساکت باشند)
می خواهم شعری از حسین قنبری از کاشان تقدیم تان کنم:

شیش آورده ای، شیش جفت
*
من نمی کنم تعریف از پایت
از دل فریبی چشم و پرهایت
*
زاغ کجا صدای خوش دارد ؟
رنگ تیره کی نشاط آرد ؟
*
ماجرای اجداد ما طی شد
آن فریب و سادگی هی شد
*
عصر ما عصر چیز باشد .... چیز ....
عصر همزیستی مسالمت آمیز
*
این چهارصد گرم پنیر بر منقار
هیچ آگهی بود حدود 2 دلار
*
جان مادرت به پایین آ
لطف خود شامل حال ما بنما
*
قدری از آن پنیر خوشمزه
آن کوه نور استریلیزه
*
به من بی نوای مسکین ده
که گرسنگی برد نورم از دیده
*
اشک زاغ روان به رخ گردید
به حال روبه مسکین دلش لرزید
*
ناگهان سنگی از پای درخت
ز پایین به سوی بالا رفت
*
پر و بال و سر کلاغ خون شد
حال و احوال او دگرگون شد
*
قالب پنیر بر زمین افتاد
رفت آرزوی خوردنش بر باد
*
آدمیزاده ای گرسنه و نامرد
جست و آن طعمه را غر زد

🔅بلبل: ماشاالله آقا روباه؛ شعر دوره کودکی ما را تغییر دادی
🔅کلاغ پیر:
اما چشمان زیبای زاغ ها نیز از چشم شاعران دور نمانده است:

ز هر زاغی بجز چشمی نجویم/ به هر زیفی جز احسنتی نگویم <نظامی>

زاغ که او را همه تن شد سیاه/ دیده سپیدست در او کن نگاه <نظامی>
روباه: دولت کینیا سعی دارد یک میلیون زاغ را که زمانی ازهند آورده شده بودند از بین ببرد. این زاغ ها برای گردشگران ایجاد مزاحمت می کنند و گونه های پرندگان بومی را شکار می کنند. مقامات کینیا می خواهند برای از بین بردن آنها از سم استفاده کند.(غمگین می شود)

🔅بوف: (آهی می کشد)موافقان حذف کلاغ‌ زاغی‌ها می‌گویند، این پرنده‌ها قاتل تخمِ دیگر پرندگان هستند و مثل متجاوزین بعثی لانه‌ها را تصرف می‌کنند و حتی به جوجه‌های دیگر پرندگان هم رحم نمی‌کنند. پس برای حفظ تاب‌آوری بوم‌سازگان باید آن ها را حذف کنیم. درست مثل استدلالی که در مورد سگ‌های رهاشده در طبیعت هم مطرح شده و آنها را دشمن حیات‌وحش برشمرده و عامل انقراض یوزپلنگ آسیایی. کشاورزان هم پیش‌تر رفته و زاغی را رسماً جاندار زیان کار نامیده و حکم قتلش را واجب؛اما واقعیت این است که صورت مسأله چنین ساده و یک‌خطی هم نیست و ابعادِ پیچیده‌تر و گسترده‌تری دارد. اینشتین زیبا گفته است که� طرح درست صورت مسأله، گاه مهم‌تر از ارائه راه‌حل است.�
🔅کلاغ پیر:(سری تکان می دهد ؛ صدایش را صاف می کند)
زاغی �Pica Pica � یکی از هوشمندترین جانداران روی زمین است و یگانه غیرپستانداری که می‌تواند تصویر خود را در آینه تشخیص دهد. زاغی‌ها تک‌همسر هستند و تا پایان عمر با جفت خویش زندگی می‌کنند. در صورت مرگ همسر هم برخلاف انسانِ خردمند، نمی‌گوید هر چه زیباتر و جوان‌تر بهتر، بلکه جفتی متناسب با سن و سال خود برمی‌گزیند. او خطر را به خوبی حس می‌کند، همه‌چیزخوار است و انعطافِ زیادی در شرایط مختلف جغرافیایی و اقلیمی از خود نشان می‌دهد

🔅بوف: طول بدن زاغی حدود ۴۰ تا ۵۱ سانتی‌متر است که بیش از نیمی از آن دم بلند پرنده‌است. پرهای شانه، پهلوها و شکم آن سفید و بقیه پر و بالش سیاه با جلای آبی، سبز و ارغوانی است. همه‌چیزخوار است اما غذاهای گوشتی را بر گیاهی ترجیح می‌دهد.

🔅روباه:
زاغی در مناطق حاشیهٔ های شهرها فراوان تر است و تا وقتی آزار داده نشود از انسان دوری نمی‌کند. گاهی دو یا چند پرنده به اذیت و آزار جانوران دیگر مانند گربه‌ها اقدام می‌کنند که این رفتار ممکن است برای فراری دادن شکارچیان و تخم‌دزدهای بالقوه باشد.
🔅بلبل:
زاغی اوراسیایی بومی ایران نیست و از سرزمین‌های شمالی به ایران کوچ کرده. چند سالی است که به خاطر گستردگی رژیم خوراکی خود (غلات، دانه‌ها، میوه‌ها، سبزی و صیفی و گوشت پرندگان و جانوران دیگر) و نداشتن شکارچی در طبیعت ایران، شمارشان هر روز بیشتر می‌شود و تقریباً در همه مناطق به چشم می‌خوردند.
🔅بوف:
این پرنده به خاطر خوردن جوجه پرندگان دیگر از جمله مرغ‌های خانگی، آسیب زدن به فرآورده‌های باغی و دسترنج کشاورزان و خرابکاری‌های ریز و درشت مشکلات بسیاری در ایران پدیدآورده اند. از سوی دیگر خوردن تخم و جوجه پرندگان بومی ایران مانند کبک و تیهو، این پرنده را در کنار شکارچیان دیگر به دشمنی برای جمعیت این پرندگان تبدیل کرده‌است.
🔅کلاغ پیر:
مطالعه‌ای در شمال ایران بر روی زاغی‌ها نشان داده که میانگین وزن بدن زاغی‌ها ۲۱۵ گرم و میانگین طول کل بدن ۴۶٫۳ سانتی‌متر و نسبت جنسی ماده به نر در نمونه ۱٫۱ به ۱ بوده‌است. بررسی محتویات سنگدان در زمستان نشان داد که ۸۱ درصد از مواد جانوری شامل حشرات، سوسک‌ها و بندپایان و ۱۹ درصد از مواد گیاهی شامل گندم، جو، خردهٔ نان و بذر گیاهان تغذیه کرده بود. میانگین طول روده هم ۶۱۱ میلی‌متر و نسبت طول روده به طول کل بدن برابر ۱٫۳ به ۱ بود که این نسبت ارجحیت رژیم غذایی گوشت‌خواری را نشان می‌دهد. تغذیه زاغی از تخم، جوجه یا گنجشک‌سانان کوچک جثهٔ دیگر هم در برخی از منابع ذکر شده‌است.

🔅زاغی پدر: (با استرس) نمی دانم چرا هر دفعه دور هم جمع می شویم... بحث
می کنید...؟!
🔅زاغی مادر: از خودتان پذیرایی کنید(ظرف میوه را می چرخاند)
🔅سهره طلایی: (با غرور وارد می شود) سلام به همگی...لطفا بلند نشوید
زاغی مادر: خوش آمدید سهره طلایی؟! برند شهرستان فریمان
🔅زاغی پدر: مثل همیشه شیک پوش و شاد
🔅سهره طلایی:
خیلی‌ها بر این باور هستند كه زاغی‌ها علاقه زیادی به دزدیدن اشیاء براق دارند و آنها را در لانه‌هایشان جمع می‌كنند. اما با مطالعه‌ای كه در دانشگاه اكستر انجام شد، پژوهشگران به این نتیجه رسیدند كه اشیاء براق، این پرنده‌ها را عصبی و دستپاچه می‌كند، احتمالا به این دلیل كه این اشیاء به نظرشان جدید و احتمالا خطرناك می‌رسد.
🔅زاغی پدر: خدا حفظ تان کند
🌟سهره طلایی: همین طور که محلی ها به من چغوک زرد می گویند
در فرهنگ دهخدا ؛
زاغی. زاغچه. کلاچه. کلاژه. کلاغ پیسه. قالنچه. عکه.... به میزبان ما گفته اند
🔅بوف :
کلاغ زاغی ها که در لهجه شاهرودی به (کلاچانو یا کلاچانی) شناخته می‌شوند گونه‌ای از پرندگان هستند که به دلایل مختلف رشد جمعیتی زیادی دارند که این امر باعث نگرانی برخی فعالان محیط‌ زیست شده‌ است اما وجود این همه زاغی ابعادِ پیچیده‌ای دارد...

🔅کلاغ پیر: درست یکی دو دهه پیش بود که دانشمندان و پژوهشگران علم محیط زیست آزمایشی را برای میزان هوش زاغی ها تدارک دیدند. آن ها در یک محفظه جنگل مانند شیشه‌ای با درخت و اکوسیستم ویژه زیست زاغی را طراحی کردند و کنار یک درختچه، آینه‌ای قرار داده بودند و در گوشه سمت راست چشم چپ زاغ مورد آزمایش برچسب دایره ای قرمز رنگی قرار داده بودند؛ هنگامی که زاغ متوجه آینه شد و خود را در آن دید و بر اساس شواهد و مدارک مستدل زاغی تنها پرنده غیر پستانداری است که تصویر خود را در آیینه تشخیص می‌دهد که به ناگاه متوجه برچسب قرمز رنگ در گوشه سمت راست چشم چپ خود شد و آن قدر با پنجه‌هایش تلاش کرد تا برچسب را کند و از آن جسم اضافه خلاص شد و موفقیت این آزمایش مهم بار دیگر گمان و تردید دانشمندان را مبنی بر هوشمند بودن خارق‌العاده زاغ‌ها به یقین بدل کرد و تقویت ساخت.
🔅روباه:
در واقع زاغ عضوی از تعدادی از گونه‌های پرندگان معمولی رنگارنگ و پر سر و صدا از خانواده کلاغ است. روابط تکاملی بین زاغ‌ها و زاغی‌ها نسبتاً پیچیده است. به عنوان مثال، به نظر می‌رسد که زاغی اور آسیایی با جیجاق اوراسیایی بیشتر از زاغی‌های آبی و سرسبز شرق در ارتباط باشد؛ در حالی که زاغی آبی با هیچ کدام از آن ها ارتباط نزدیکی ندارد. زاغ ها یک گروه تک تباری نیستند. شواهد کالبد شناسی و مولکولی نشان می‌دهد که آنها را می‌توان به دودمان آمریکایی و جهان قدیم تقسیم کرد.� دومی شامل زاغ های زمینی و Piapiac � در حالی که زاغ های خاکستری از سرده ( Perisoreus) یه گروه مستقل خود را تشکیل می‌دهند. زاغی‌های سیاه که در گذشته باور بر این بود که مربوط به زاغیان درختی هستند؛ به عنوان زاغی‌های درختان طبقه‌بندی می‌شوند.
🔅بلبل:
خیلی از دوستداران محیط‌زیست انگار بر سر یک دوراهی قرار گرفته‌اند؛ مگر می‌شود محیط‌زیستی بود و فرمان به کشتار داد، آن هم به بهانه حفظ محیط‌زیست؟

🔅سهره طلایی: (مقداری آب می نوشد)
آن ها از معدود پرندگانی هستند که برای آشیان خود سقفی استتار گونه می‌سازند تا مهاجمین به تخم‌ها و جوجه‌هایش دستبرد نزنند؛ یعنی دقیقاً شگردی که خود برای دستیابی به تخم دیگر پرندگان به کار می‌برد. او حتی برای تأمین آب در مزارعی که به سامانه آبیاری تحت فشار هم مجهز است، مشکلی ندارد! چرا که به راحتی محل‌های مرطوب را شناسایی کرده، به درون خاک رفته و آن قدر به لوله‌ها نوک می‌زند تا به آب برسد. به همین دلیل اغلب کشاورزان از او دل خوشی ندارند و به اصطلاح سایه‌اش را با تیر می‌زنند. در حالی که مشکل از زاغی‌ها نیست؛ مشکل از آن است که همه‌ی برکه‌ها و جوی‌ها را خشکانده و یا طرح پوشش انهار برایش اجرا کرده و عملاً دسترسی زاغی‌ها به آب را مختل کرده‌ایم،
🔅بوف:(به مخاطب اشاره می کند)
علاوه بر این، خودش یکی از شکارچی‌های حرفه‌ای بوده و به جوجه‌ها و تخم‌های دیگر پرندگان در بزنگاه‌هایی که فرصت بیابد، حمله می‌کند. از همین رو، متاسفانه گروهی او را در شمار آفت طبقه‌بندی کرده و حذفش را به نفع دیگر جانداران از جمله انسان می‌دانند. غافل از اینکه اگر قرار باشد با چنین استدلالی، جانداری را آفت نامید، بی‌شک انسان بزرگترین، خطرناک‌ترین و بی‌رقیب‌ترین آفت برای طبیعت طبق استدلال دانشمندان علم زمین شناسی در ششمین انقراض دسته جمعی است.
حقیقت ماجرا اما این است که برخلاف تصورِ عامه که فکر می‌کنند آدمی خیلی شبیه به میمون است، باید بدانیم که از قضا این کلاغ زاغی‌ها هستند که بیشترین شباهت را به انسانِ خردمند � Homo sapiens �دارند، آن قدر که اگر از طفولیت با انسان‌ها زندگی کنند، حتی می‌توانند چند کلمه مثل آدم حرف بزنند،جالب‌تر آنکه مطابق پژوهش‌هایی که نتایجش در نشریه‌ای معتبر �Animal Behaviour � منتشر شده است،

🔅کلاغ پیر:(با تاکید)
زاغی‌ها هم مانند آدم‌ها برای درگذشتگان خویش آیین سوگواری برگزار کرده و چهره افرادی که آن ها را تهدید کنند، هرگز از خاطر نمی‌برند.
حالا چه باید کرد؟ بدیهی است همانطور که نمی‌توان و نباید فرمان به حذف آدم داد، خواهان حذف هیچ موجود زنده دیگری هم از چرخه حیات نباید شد. در واقع، اگر شما آدم‌ها می‌توانستید محل‌های دفن زباله خود را به درستی مدیریت کرده و دشمن طبیعی زاغ‌ها، یعنی شاهین‌، بهله، قرقی و دلیجه‌ها را به کشورهای شیخ‌نشین جنوب خلیج‌فارس قاچاق نمی‌کردیدید، الان با معضلی به نام افزایش جمعیت فراتر از ظرفیت زیستگاه توسط زاغی ها رو به رو نمی‌شدیم.
🌟روباه:
به عبارت ساده‌تر هر جاندار و گیاهی اگر خارج از زیستگاه طبیعی‌اش و یا در ابعادی فراتر از ظرفیت برد گسترش یابد، می‌تواند هم برای پایداری نسل خود و هم تاب‌آوری زمین بحران‌زا باشد، اصلی که در مورد انسان هم صادق است. نتیجه این که یادمان باشد که زاغی‌ها در شمار پاک‌کننده‌های طبیعت از ضایعات متعفن بوده و در کنترل جمعیت آفاتی چون ملخ‌ها، بسیار کارکردی مثبت دارند. اگر بکوشیم تا هرچه سریع‌تر محل‌های دفن زباله سامان گرفته، سرانه تولید زباله تر کاهش یافته و اجازه زندگی در آسمان وطن به دشمنان طبیعی زاغی‌ها داده و آنها را برای چند ریال سعودی به آن سوی خلیج فارس قاچاق نکنیم؛ آنگاه به تعادلی پایدار و ثمربخش برای هر دو سوی معادله می‌رسیم.

🌟زاغی پدر: مگر دور هم جمع شدیم زاغی شناسی کنیم ؟! یک مقدار فضا را شاد کنیم.... به افتخار دوستان قدیمی
با هم بخوانیم(اشاره می کند دست بزنید)
�روباه و زاغ� / ترجمه‌ی ایرج میرزا

کلاغی به شاخی جای‌گیر

به منقار بگرفته قدری پنیر

یکی روبهی بوی طعمه شنید

به پیش آمد و مدح او برگزید

بگفتا: �سلام ای کلاغ قشنگ!

که آیی مرا در نظر شوخ و شنگ!

اگر راستی بود آوای تو

به‌ مانند پرهای زیبای تو!

در این جنگل اکنون سمندر بودی

بر این مرغ‌ها جمله سرور بودی!�

ز تعریف روباه شد زاغ، شاد

ز شادی بیاورد خود را به‌ یاد

به آواز خواندن دهان چون گشود

شکارش بیافتاد و روبه ربود

بگفتا که: �ای زاغ این را بدان

که هر کس بود چرب و شیرین‌زبان

خورد نعمت از دولت آن کسی

که بر گفت او گوش دارد بسی

هم‌اکنون به‌ چربی نطق و بیان

گرفتم پنیر تو را از دهان

🌟سهره طلایی: حقیقتا اینجا شده محفل ادبی(و می خندد) یک پرسش دارم....
شعر معروف �روباه و زاغ� کتاب‌ درسی دوران مدرسه واقعاً سروده‌ی چه کسی است؟

🌟بوف:(با تبسم و مهربانی)
تصویر زاغی که با یک قالب پنیر به دهان، بالای درختی نشسته و روباهی پای درخت در حال صحبت با او و در واقع گول زدن اوست، شاید برای همه‌ی ما آشنا باشد. بله این تصویر درس �روباه و زاغ� کتاب‌ درسی فارسی است و شعر معروفی که سراینده‌اش حبیب یغمایی معرفی شده است.

🌟روباه:
اما این شعر در واقع ترجمه‌ی منظوم حبیب یغمایی است از شعر شاعر فرانسوی قرن هفدهم یعنی �ژان دو لافونتن�، که البته در کتاب درسی به نام شاعر اصلی آن اشاره‌ای نشده است.
🌟بلبل:
این در حالی است که دو ترجمه‌ی آزاد دیگر هم از این شعر در زبان فارسی منتشر شده است. آن‌طور که در کتاب �اصول فن ترجمه‌ی فرانسه به فارسی� (انتشارات سمت) آمده، ایرج میرزا و نیر سعیدی هم این شعر را ترجمه کرده‌اند.
⚪️⚪️⚪️⚪️
🌟زاغی مادر:
متن ترجمه‌ی موجود از این شعر در زبان فارسی را همه شما بلد هستید:(اشاره به تماشاچی)
شما هم با من تکرار کنید

�روباه و زاغ� / ترجمه‌ی حبیب یغمایی

زاغکی قالب پنیری دید

به دهان برگرفت و زود پرید

بر درختی نشست در راهی

که از آن می‌گذشت روباهی

روبه پرفریب و حیلت‌ساز

رفت پای درخت و کرد آواز

گفت به به چقدر زیبایی

چه سری چه دُمی عجب پایی

پر و بالت سیاه‌رنگ و قشنگ

نیست بالاتر از سیاهی رنگ

گر خوش‌آواز بودی و خوش‌خوان

نبودی بهتر از تو در مرغان

زاغ می‌خواست قار قار کند

تا که آوازش آشکار کند

طعمه افتاد چون دهان بگشود

روبهک جست و طعمه را بربود

***
(همگی می خندند)

🌟بلبل: (اشاره می کند )
دوستان زنگ ادبیات فارسی تمام شد
جشن تولد آمدیم ...
تبریک عرض می کنیم به آقا زاغی؛

تولد تولد تولدت مبارک
مبارک مبارک تولدت مبارک
تولد تولد تولدت مبارک
مبارک مبارک تولدت مبارک
🌟بوف: (دستهایش را بالا می برد) سکوت
ساکت باشید؟!
🌟روباه: بوی سوختنی و بوی دود می ایید؟!
🌟کلاغ پیر : باز این گردشگران ته سیگار شأن را رها کردند توی طبیعت؟!(با عصبانیت) بنده خدا محیط بانان و یاوران طبیعت
🌟سهره طلایی: یک بطری شیشه ای رها شده در طبیعت باعث آتش سوزی می شود.
انتهای بطری نور خورشید را مثل ذره بین روی بوته های خشک بازتاب داده و آتش سوزی راه می افتاد
بهتره برویم کمک؟!
🌟زاغی مادر: (سرفه می کند) چقدر دود؟!
باید برویم کمک....

محیط بان خطر را به جان می خرد

چو شیر از کمین گاه خود می پرد

نه سرما شناسد، نه باران و برف

رود چون عقابی به سوی هدف


(همه با هم به قصد خروج از صحنه در تلاش اند ).
گربه نره: (یواشکی وارد می شود )آخ جون همه رفتند... حالا نوبت ما گربه ها است
کیک و شیرینی ها را نوش جانتان کنیم.
میو.... میو...

🔸نمایش نامه
� جشن تولد زاغی �

🔅 حقیقت اینه شکسته است که هرقطعه آن نزد کسی است.

🔹نویسنده:
� حسن صادقی یونسی �

🔹اشخاص:
زاغی پدر
زاغی مادر
روباه
بوف
کلاغ پیر
سهره طلایی(چغوک زرد)
بلبل
گربه نره

🔹قابلیت اجرای رادیویی و خیابانی را هم دارد.

🔹پل ارتباطی:
۰۹۱۵۵۱۸۴۸۶۷
@hasan_younesi

🔹حق نویسنده محفوظ است.

✅ جهت جستجوی موضوعی نمایشنامه از #هشتک استفاده کنید!

#محیط زیست #حسن_صادقی_یونسی #همیار طبیعت#اتش#درخت کاج#روباه#کلاغ پیر#سهره طلایی#اتش سوزی#منابع طبیعی#مراتع#حفاظت#شعر#تمثیل#بوف#زاغی اوراسیا#طاووس#


https://eitaa.com/joinchat/811204632Cba0d313dd0

https://eitaa.com/namayeshnameh

تسلیت

◼️ پیام تسلیت شینا انصاری به مناسبت شهادت محیط‌بان محمود شهمرادی؛

بسم الله الرحمن الرحیم

با نهایت تأسف و تأثر، شهادت مظلومانه محیط‌بان فداکار، "محمودشهمرادی" از محیط‌بانان خدوم و ایثارگر پارک ملی گلستان، موجب اندوه و تألم عمیق جامعه محیط‌زیست کشور شد.

این شهید والا مقام، در مسیر حفاظت از سرمایه‌های طبیعی و ملی ایران، جان عزیز خویش را فدای حفظ محیط‌زیست و حراست از طبیعت کشور کرد و با ایثار و جان‌فشانی، نام خود را در زمره حافظان غیور طبیعت این مرز و بوم ثبت کرد.

اینجانب ضمن ابراز همدردی با خانواده محترم آن شهید والامقام، فقدان ایشان را به بازماندگان معزز، همکاران شریف ایشان و عموم علاقه‌مندان به طبیعت تسلیت عرض نموده، از درگاه خداوند متعال برای آن فقید سعید، رحمت و مغفرت واسعه الهی و برای بازماندگان صبر و شکیبایی مسئلت می‌نمایم.

بی‌تردید این سازمان با تمام توان، پیگیر اجرای عدالت و احقاق حقوق این شهید سرافراز خواهد بود.

شینا انصاری
رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست
چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴


🌳 نهضت حفظ محیط زیست 🌳
https://eitaa.com/joinchat/263192580C257d32467d

 
  BLOGFA.COM